{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
هرگاه صدای جدیدی سلام می کند تپش قلب می گیرم! من دیگر کشش خدا حافظی ندارم مرا ببخش که جواب سلامت را نمی دهم!!..
خانه به دوش فنا در شب طوفانیم ، داغ کدامین گناه خورده به پیشانیم ؟ همسفر بادها رفته ام از یادها، فاصله ای نیست تا لحظه ویرانییم!
حالم را پرسيدند گفتم رو به راهم نمي دانند رو به راهي هستم كه تو رفته اي
شب که میشود نبودن هایت را زیر بالش میگذارم و شجاعت خود را زیر سوال... دوام میاورم تا فردا؟؟؟
وقتی کاسه ای زیرنیم کاسه هست؛ یعنی من به او فکر می کنم ؛ او به دیگری.
اسمان دلم براى تو آنقدر تنگ ميشود كه آغوشم برايش كهكشان است
ماهيان شهر ما از كوسه هم وحشي ترند، بره هاي اين حوالي گرگ را هم ميدرند، خنجري بر قلب بيمارم زدند، بي گناه بودم ولي دارم زدند.
روي قلبي نوشته بودن شكستني است مواظب باشين ولي من روي قلبم نوشتم شكسته است راحت باشيد
من مثل یه پروانه همش دورو ورت بودم مثل سایت تو تنهای همش پوشت سرت بودم به آتیش میکشم هرجا که می بینم ازم دوری هنوز پشت سرت هستم مثل سابق همون جوری
روزی که بلا آمد و کس مرا تیمار نکرد آنچه کردی تو به من هیچ ستمکار نکرد گویا عشق شده سهمیه بندی که دگر موتور قلب تو خاموش شد و کار نکرد
زخمی عمیق در دلم است............ روزگار بی رحم نمک میپاشد.......... و من پیچ و تاب میخورمو همگان گمان میکنند که من مستم و میر قصم...
میان همهمه ی برگهای خشک پاییزی فقط ما مانده ایم که هنوز از بهار لبریزیم
راه که می روم برمیگردم پشت سرم را نگاه میکنم..... دیوانه نیستم.... خنجر از پشت خورده ام
تو به احساست بیاموز نفس نکشد ، هوای دل ها آلودست !!!! اینجا فاصله یک عشق تا عشق بعدی یک نخ سیگار است . . .
اگر نگاه کردن خواستن است ، تا آخر عمرم نگاهت میکنم .
کفشهایم که جفت میشود دلم هوای رفتن میکند ، کودکانه بیقرار تو میشوم بی آنکه فکر کنم دلتنگ من هستی یا نه؟
هرگاه صدای جدیدی سلام می کند تپش قلب می گیرم! من دیگر کشش خدا حافظی ندارم مرا ببخش که جواب سلامت را نمی دهم!!..
خانه به دوش فنا در شب طوفانیم ، داغ کدامین گناه خورده به پیشانیم ؟ همسفر بادها رفته ام از یادها، فاصله ای نیست تا لحظه ویرانییم!
حالم را پرسيدند گفتم رو به راهم نمي دانند رو به راهي هستم كه تو رفته اي
شب که میشود نبودن هایت را زیر بالش میگذارم و شجاعت خود را زیر سوال... دوام میاورم تا فردا؟؟؟
وقتی کاسه ای زیرنیم کاسه هست؛ یعنی من به او فکر می کنم ؛ او به دیگری.
اسمان دلم براى تو آنقدر تنگ ميشود كه آغوشم برايش كهكشان است
ماهيان شهر ما از كوسه هم وحشي ترند، بره هاي اين حوالي گرگ را هم ميدرند، خنجري بر قلب بيمارم زدند، بي گناه بودم ولي دارم زدند.
روي قلبي نوشته بودن شكستني است مواظب باشين ولي من روي قلبم نوشتم شكسته است راحت باشيد
من مثل یه پروانه همش دورو ورت بودم مثل سایت تو تنهای همش پوشت سرت بودم به آتیش میکشم هرجا که می بینم ازم دوری هنوز پشت سرت هستم مثل سابق همون جوری
روزی که بلا آمد و کس مرا تیمار نکرد آنچه کردی تو به من هیچ ستمکار نکرد گویا عشق شده سهمیه بندی که دگر موتور قلب تو خاموش شد و کار نکرد
زخمی عمیق در دلم است............ روزگار بی رحم نمک میپاشد.......... و من پیچ و تاب میخورمو همگان گمان میکنند که من مستم و میر قصم...
میان همهمه ی برگهای خشک پاییزی فقط ما مانده ایم که هنوز از بهار لبریزیم
راه که می روم برمیگردم پشت سرم را نگاه میکنم..... دیوانه نیستم.... خنجر از پشت خورده ام
تو به احساست بیاموز نفس نکشد ، هوای دل ها آلودست !!!! اینجا فاصله یک عشق تا عشق بعدی یک نخ سیگار است . . .
اگر نگاه کردن خواستن است ، تا آخر عمرم نگاهت میکنم .
کفشهایم که جفت میشود دلم هوای رفتن میکند ، کودکانه بیقرار تو میشوم بی آنکه فکر کنم دلتنگ من هستی یا نه؟
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}